تبریک روز معلم | پروشات باقری | کارشناس مامایی

خــداوندا زبانــــم را تـــــوان ده
درون سینـــــه قلبی مهربان ده

کلامــــــی نیک در وصفش بگویم
دمــی دیگر گل رویش ببویــــم

فدای او کنــــــــــم بود و نبودم
سرم، چشمم، دلم، جمله وجودم

شبـــی وصف کتابـــی را شنیدم
کـــز آن خوشتر گلستانی ندیدم

ز گل‌هــــای کتاب این غنچه چیدم
که من لم یشکـــر المخلوق دیدم

دگـــر لـــم یشکرالخالق پس از آن
نشست این جمله‌ها بین دل وجان

خداوندا کســـــــی شکر تو گوید
که اول شـــــکر مخلوقت بگوید

الا ای آن که بر من عـــــــلم دادی
برایـــــم عمر را مایه نهــــادی

هــــمه اندیشه ات عقبای مــن بود
غــــــم امروز تو فردای من بود

کنــون من هستم و یک قــلب ساده
تمام هستیـــــــم در کف نهاده

نمیـــــدانم چسان شکری بگــویم
کجــا یک جمله لایق بجویـــم

کلامــم گر چه کوتاه و قصیــر است
دلم در بند مهــــر تو اسیر است

سخنـــــــــــهایت چراغ راه کردم
ببخشـــا گر سخن کوتاه کــردم

جهان می‌مـُـــرد اگر آنها نبودند
معلم‌ها همه شمـــــــــع وجودند

امید خسروی